نگاهی تخصصی به روند وترید در روند
آشنایی با خطوط روند
خطوط روند یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال هستند که بسیاری از تریدرها از آنها استفاده می کنند. در صورتی که بتوانید رسم خطوط روند و روش استفاده از آنها را به درستی فرا بگیرید مطمئن روش کارآمدی را آموخته اید.
قصد مقدمه چینی زیاد را نداریم. پس به سراغ خطوط روند در تحلیل تکنیکال می رویم. با طلاچارت همراه باشید…
دو نوع خط روند در بازار داریم: خط روند صعودی و خط روند نزولی.
اما روش رسم این خطوط به چه صورت است؟ تنها چیزی که برای رسم خطوط احتیاج داریم، توجه به سقف ها و کف های بازار است.
رسم خط روند صعودی: تنها کافیست دو کف را پیدا کنید که کف دوم بالاتر از کف اول باشد. به هیچ عنوان سعی نکنید که کف های غیرواضح را برای این کار انتخاب کنید. همیشه و در هر حالت بهتر است کف هایی را انتخاب کنید که شکل واضحی داشته باشند و به قول انگلیسی زبان ها Choose the obvious one
وقتی این دو کف را مشاهده کردید، کافیست با یک خط، کف اول را به کف دوم متصل کرده و به سمت آینده ادامه دهید. به همین سادگی یک خط روند صعودی را رسم کردید و می تواند منتظر بمانید تا قیمت در آینده به آن رسیده و مجددا واکنش دهد.
نمونه ساده ای از یک خط روند صعودی را در شکل زیر مشاهده می کنید.
رسم خط روند نزولی: برای رسم خط روند نزولی باید به دنبال دو سقف باشید که سقف دوم از سقف اول پایین تر باشد. حالا سقف اول را به سقف دوم متصل کرده و خط را به سمت آینده ادامه دهید. اکنون نیز یک خط روند نزولی رسم کردیم و باید منتظر باشیم تا قیمت مجددا به آن برگشت کند تا بتوانیم وارد پوزیشن فروش شویم.
شکل ساده خط روند نزولی را در ادامه میبینید.
اکنون نمونه هایی از خطوط روند صعودی و نزولی در چارت واقعی بازار.
نمونه ای از یک خط روند صعودی
نمونه ای از یک خط روند نزولی
نکات مهم در خطوط روند
۱- هرچه زاویه خط روندی که رسم کرده ایم تندتر باشد، احتمال شکست آن افزایش می یابد. دلیل آن این است که هر حرکتی که قدرت بالایی داشته باشد، می تواند توان حرکتی بازار کاهش داده و باعث اصلاح بیشتر قیمت و شکست خط روند شود. دلیل این اصلاح های قیمت نیز برداشت سود تریدرهایی است که بعد از حرکت قوی بازار به هدف خود رسیده اند و البته تریدرهایی که در جهت حرکت جدید که باعث شکست خط روند شده است وارد بازار شده اند.
۲- خطوط روند در تایم فریم های بزرگتر اعتبار بیشتری دارند. اصولا در اکثر بخش های تحلیل تکنیکال، حرکاتی که در تایم فریم های بزرگتر دیده میشوند، اعتبار بیشتری دارند. چرا که در تایم فریم های بزرگتر نویزها و خطاهای کمتری مشاهده می شود.
۳- ترکیب خطوط روند با سطوح افقی حمایت و مقاومت بسیار مفید خواهد بود و باعث افزایش اعتبار خط روند شما خواهد شد. چرا که بازار نسبت به سطوح افقی حمایت و مقاومت بسیار حساس است و اگر این سطوح با خطوط روند ترکیب شوند، نقاط بسیار مناسبی را برای ترید کردن به شما نشان می دهند.
۴- خطوط روند را هرگز به نمودار تحمیل نکنید. جایی که بازار حرکت بسیار قدرتمند و شارپ (شامل چند کندل با بدنه های بزرگ) انجام می دهد خط روند خاصی بوجود نمی آید. پس روی این حرکت خط روندی رسم نکنید چرا که اعتباری نخواهد داشت.
روندها و تغییر روند در تحلیل تکنیکال
روندها یکی از مهمترین بخش های تحلیل تکنیکال هستند که می توانند ایده هایی در مورد شرایط کلی بازار به ما بدهند. به عنوان مثال زمانی که بازار در حال صعود می باشد، می توان در نقاط مناسبی اقدام به خرید کرد و یا به هنگام نزول بازار می توان نقاطی را برای فروش در نظر گرفت.
البته روش های سنتی ترید بر اساس روند ممکن است امروزه دیگر کارایی ۲۰ یا ۳۰ سال قبل را نداشته باشند. چرا که تکنیک ها عوض شده و تریدرها نیز باهوش تر شده اند و شاید دیگر جملاتی مثل “سعی نکن چاقوی در حال سقوط رو بگیری” دیگر کاربری نداشته باشند. به قول “اد سیکوتا” یکی از بزرگترین تریدرهای دنیا که میگوید: ” روند دوست شماست مگر در زمانی که در پیچ آخر باشد“.
اما باز هم میگوییم که تحلیل روند می تواند به عنوان چشم اندازی کلی به کار بیاید. این نظر شخصی ماست و هرکس می تواند نظری داشته باشد.
در ادامه میخواهیم روندها را به شکل ساده بشناسیم و تغییر روند را نیز بررسی کنیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
انواع روندها و تعریف آنها
۱- روند صعودی: روندی است که سقف ها و کف ها به صورت متوالی بالاتر از یکدیگر تشکیل می شوند.
۲- روند نزولی: روندی است که سقف ها و کف ها به صورت متوالی پایین تر از یکدیگر تشکیل می شوند.
۳- روند خنثی: روندی است که در آن سقف ها و کف ها معمولا در یک محدوده مشخص تشکیل می شوند و در واقع کف یا سقف جدیدی نداریم.
نمونه ای ساده از یک روند صعودی
H = سقف | L = کف | HH = سقف بالاتر | HL = کف بالاتر
نمونه ای از یک روند نزولی
H = سقف | L = کف | LH = سقف پایین تر| LL= کف پایین تر
نمونه ای از یک روند خنثی
نمونه هایی از روندها در چارت واقعی بازار
تغییر روند
تغییر روند نیز یکی از نشانه ها و هشدارهای مهم در بازار است که می تواند ما را از افتادن در دام روندهایی که به آخر عمر خود رسیده اند نجات دهد. اما چگونه می توان تغییر روند را تشخیص داد؟
ناتوانی قیمت! این مهمترین بخش از تغییر روند است و باید همیشه به خاطر بسپارید. زمانی که قیمت قادر به تشکیل سقف جدید (در روند صعودی) یا کف جدید (در روند نزولی) نباشد، باید کاملا مراقب باشیم. ممکن است روند آماده برای تغییر باشد.
تغییر روند دو بخش دارد: هشدار اولیه و تایید نهایی.
تغییر روند از صعودی به نزولی
هشدار اولیه: هر زمان که آخرین کف ایجاد شده شکسته شود.
تایید نهایی: زمانی که آخرین کفی که منجر به آخرین سقف شده است شکسته شود.
تغییر روند از نزولی به صعودی
هشدار اولیه: زمانی که آخرین سقف ایجاد شده شکسته شود.
تایید نهایی: زمانی که آخرین سقفی که منجر به آخرین کف شده است شکسته شود.
و در ادامه نمونه های روی چارت واقعی را مشاهده خواهید کرد.
تغییر روند از صعودی به نزولی
تغییر روند از نزولی به صعودی
نکات مهم در مورد خطوط روند
خطوط روند شاید در اولین نگاه ساده به نظر برسند اما میتوانند به اندازه یک استراتژی معاملاتی کامل به شما فرصت های سودآوری بدهند. بدون استفاده از حتی یک اندیکاتور و یا ابزار دیگری! اما به شرطی که تکنیک های آن را به خوبی فرا گرفته باشید.
در ادامه چند نکته مهم در مورد خطوط روند بیان میکنیم که مسلما دانستن آنها به شما کمک شایانی خواهد کرد. با طلاچارت همراه باشید…
۱- فاصله برخوردها
خطوط روندی که رسم میکنیم باید از لحاظ فاصله بین برخوردها در وضعیت مناسبی باشند. یعنی به این صورت نباشد که فاصله برخوردها خیلی کوتاه بوده و عملا نقاط کم اهمیتی را به همدیگر متصل کرده باشیم. به صورت کلی باید بگوییم هرچه فاصله برخورد نقاطی که خط روند ما را تشکیل میدهند بیشتر باشد، عملا با یک خط روند مناسب تر (از لحاظ کارایی) مواجه خواهیم بود.
طی تحقیقاتی که “توماس بولکوفسکی” انجام داده و در کتاب خود منتشر کرده است، از بین نمونه های آزمایشی در نمودار سهام شرکت های مختلف، آن دسته از خطوط روندی که فاصله نقاط برخوردشان کمتر از ۲۹ روز بوده، میزان سوددهی آنها ۳۶% بوده است اما خطوط روندی که فاصله نقاط برخورد آنها بیش از ۲۹ روز بوده، بازدهی ۴۱% داشته اند.
نکته: فاصله ۲۹ روزه که در این تحقیق به آن اشاره شده است مربوط به نمودارهای سهام می باشند. مسلما اگر شما در بازارهای دیگری مثل فارکس و … فعالیت میکنید، بهتر است متناسب با وضعیت همان بازار وضعیت زمانی برخوردها را مورد بررسی قرار دهید.
در ادامه تصویری از فاصله نقاط برخورد را در نمودار یورو/دلار استرالیا در بازار ارز مشاهده می کنید.
۲- تعداد برخوردها
اما مسئله تعداد برخوردها نیز بسیار مهم است. در واقع اگر تعداد برخوردهای یک خط روند بیشتر باشد، نشان میدهد که هر بار به محض رسیدن قیمت به خط روند، معامله گران از فرصت استفاده کرده و بر حجم معاملات شان افزوده اند.
توماس بولکوفسکی در این زمینه نیز تحقیقی انجام داده است. در این بررسی، خطوط روندی که کمتر از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۳۵% را نصیب تریدرها کرده اند. اما آن دسته از خطوط روند که بیش از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۴۸% به معامله گران داده اند.
۳- طول خط روند
طول خط روند یکی از مباحث مهمی است که برای تشخیص خطوط روند پرقدرت تر به کمک تحلیلگر خواهند آمد. توماس بولکوفسکی خطوط روند را به ۴ دسته تقسیم بندی کرده است:
خطوط روند کوتاه مدت (۳ ماهه) خطوط روند میان مدت (۳ تا ۶ ماهه) خطوط روند بلند مدت (بیش از ۶ ماه) خطوط روند فراتر از بلند مدت ( بیش از ۱ سال)
وقتی قیمت روی هر کدام از انواع ۴ گانه خطوط روند قرار میگیرد، بالاخره زمان شکستن آنها (Breakout) فرا میرسد. هر خط روند پس از شکست شدن به صورت میانگین درصد مشخصی سود نصیب معامله گر میکند.
خطوط روند کوتاه مدت: ۳۴% خطوط روند میان مدت: ۳۵% خطوط روند بلندمدت: ۴۶% خطوط روند فراتر از بلندمدت: ۵۲%
۴- زاویه خطوط روند
آیا زاویه خطوط روند هم مهم است؟ بدون شک بله! در اینجا به بحث پایداری حرکت قیمت میرسیم (Price Movement Stability). حتما شنیده اید که میگویند “آنچه که به سرعت اوج میگیرد با همان سرعت هم فرود خواهد آمد”. در بازارنیز همین موضوع وجود دارد. در واقع وقتی قیمت با هیجان بسیار زیادی حرکت میکند، معمولا پس از اتمام جو هیجانی با همان سرعت هم برگشت میکند.
در این حالت اگر زاویه حرکت قیمت در صعود یا نزول زیاد باشد، “پایداری حرکت قیمت” معمولا زودتر مختل خواهد شد. بنابراین اگر یک خط روند هم روی حرکات هیجانی رسم کنید (به شرط آنکه کلا امکان رسم خط روند وجود داشته باشد) خط روندتان زودتر شکسته خواهد شد.
برای درک بهتر مسئله باید زوایای خطوط روند را مدنظر قرار دهید. توماس بولکوفسکی کار شما را راحت کرده است. اعدادی که با عنوان بازدهی مشخص شده اند، میزان درصدی حرکت قیمت بعد از بریک آوت هستند.
زاویه ۰ درجه: بازدهی ۷۵%
زاویه ۶ درجه: بازدهی ۴۵%
زاویه ۱۲ درجه: بازدهی ۴۱%
زاویه ۱۸ درجه: بازدهی ۲۸%
زاویه ۲۴ درجه: بازدهی ۳۱%
زاویه ۳۰ درجه: بازدهی ۲۵%
زاویه ۳۶ درجه: بازدهی ۲۲%
زاویه ۴۲ درجه: بازدهی ۵۸%
زاویه ۴۸ درجه: بازدهی ۳۷%
زاویه ۵۴ درجه: بازدهی ۲۰%
زوایایی مثل ۰، ۶ و ۱۲ درجه معمولا روندهای قدرتمندی را نشان نمیدهند و بیشتر شامل روندهای رنج میشوند. اما در بین زوایای دیگر که روندهای خوب را نشان میدهند، زاویه ۴۲% بازدهی بسیار مناسبی بعد از بریک آوت خواهد داشت. در سایر کتاب های تحلیل تکنیکال نیز به زاویه ۴۵ درجه اشاره شده است که تفاوتی با ۴۲ درجه ندارد.
اما چرا ۴۵ درجه زاویه مناسبی برای خط روند است؟ چون قاعده “پایداری حرکت قیمت (PMS)” در آن حفظ شده است. حرکات کاملا معقول انجام میشوند و هیجانی در کار نیست. بنابراین در این حالت بازار منطقی است.
۵- سطوح حمایتی و مقاومتی ایجاد شده در زمان برخورد قیمت به خط روند
هنگامی که یک خط روند صعودی داریم٬ هر برخورد به خط روند صعودی و سپس بالا رفتن قیمت٬ یک سطح حمایتی ایجاد می کند. در روند نزولی این قضیه برعکس می باشد. در واقع هر بار که قیمت به خط روند نزولی برخورد می کند و مجددا ریزش میکند٬ یک سطح مقاومتی ایجاد می شود.
هنگامی که بازار نتواند سقف قبلی را بزند و یکی از این سطوح را بکشند٬ میتوانیم بگوییم که احتمالا روند به پایان رسیده است. حالا میتوانیم از سطوح حمایتی که قبلا ایجاد شده (خطوط افقی مشکی رنگ) برای در نظر گرفتن حد سود و یا جابجایی حدضرر برای موقعیت های فروش (بعد از تثبیت شکسته شدن خط روند صعودی) استفاده کنیم.
نکته: تمامی موارد برای خطوط روند نزولی به صعود معکوس می باشد و تفاوتی در اصل روش وجود ندارد.
۶- خطوط روند در حرکات کانالیزه
اتفاقی که به وفور در یک کانال رخ می دهد این است که می توان روی حرکات در جهت کانال یک خط روند کشید. این خط روند می تواند جایی که قیمت به سقف کانال میرسد را نشان داده و همچنین در اندازه گیری زمانی نیز به ما کمک کند. جالب اینجاست که در یک کانال٬ معمولا شیب خط های روند کوتاه مدت داخل کانال تقریبا با یکدیگر برابر است.
برگرفته از مطالب توماس بولکوفسکی
نگاه عمیق به خطوط روند (قسمت اول)
خطوط روند ابزارهای بسیار مفیدی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آن می توان موقعیت های معاملاتی فوق العاده ای را شکار کرد. اما نباید زیاد ساده به آنها نگاه کرد. اگر با دقت بیشتری به این خطوط نگاه کنیم، اطلاعات بسیار بیشتری در مورد ساختار حرکتی بازار، صعودی یا نزولی بودن جو روانی بازار (Market Sentiment)، قدرت و فاز حرکتی بازار را به ما خواهند داد.تصویر زیر نمایی
برخورد و واکنش سوم
برای رسم یک خط روند به حداقل دو نقطه نیاز داریم. اگر بخواهیم خط روند صعودی رسم کنیم، دو کف یا حفره نیاز داریم و برای کشیدن خط روند نزولی نیز به دو سقف یا قله نیاز خواهیم داشت. این ساده ترین حالت برای ترسیم خط روند است.
اگر دو نقطه مناسب برای ترسیم خط روند در نظر گرفته باشید، به احتمال زیاد در نقطه سوم نیز قیمت به این خط روند واکنش نشان خواهد داد. اما اگر زیاد به دو نقطه ای که خط روند را از آنجا رسم کرده اید اطمینان ندارید، بهتر است که منتظر بمانید تا واکنش قیمت به نقطه سوم را نیز مشاهده کنید.
در هر صورت قیمت در برخورد سوم و واکنش به خط روند، آن را تایید خواهد کرد. پس همیشه نقطه برخورد سوم برای ما مهم خواهد بود.
اما دلیل اهمیت برخورد و واکنش سوم به یک خط روند چیست؟ در چارت قیمت، نقطه سقف و کف زیادی وجود دارند و ما میتوانیم هر دو کف یا دو سقفی که میبینیم را به هم وصل کرده و یک خط روند رسم کنیم. در این حالت تعداد فوق العاده زیادی از خطوط روند بوجود خواهند آمد. بنابراین این خطوط به صورت تصادفی بوجود آمده اند و بازار به همه آنها واکنش نشان نمی دهد. اما خط روندی که در سه نقطه برخورد داشته باشد به بسیار زیادی تصادفی نخواهد بود و تریدرهای زیادی در حال نگاه کردن به آن هستند.
بدنه یا سایه؟ مسئله این است!
یکی از مسائلی که بین همه تریدرها در مورد رسم خط روند وجود دارد این است که آیا خط روند باید از سایه رسم شود یا بدنه کندل ها؟ بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ هیچ قانونی ثابتی وجود ندارد. خط روند را از روی سایه ها رسم می کنید، درست است. اگر از روی بدنه ها هم رسم می کنید باز هم کار درستی را انجام می دهید.
یک روش دیگر هم وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید. این تکنیک معروف به Trendline Zoneمی باشد. در واقع شما محدوده ای بدست خواهید آورد که ترکیب خط روند سایه ها و بدنه ها می باشد. تصویر زیر به وضوح این تکنیک را نشان می دهد.
خط نارنجی رنگ بر اساس بدنه کندل ها (همان نمودار خطی) و خط آبی رنگ بر اساس سایه کندل ها رسم شده است. همانطور که میبیند یک محدوده خط روند بوجود آمد. بنابراین در جایی که برای رسم خط روند شک داشتید، می توانید از این تکنیک استفاده کنید.
شیب و زاویه خطوط روند
این هم یکی دیگر از مواردی است که قدرت خطوط روند را به ما نشان می دهد. در واقع با اندازه گیری شیب و زاویه خط روند میتوانیم قدرت یک روند را تشخیص دهیم. این آیا در جهت حرکتی فعلی قدرت زیاد است یا کم؟
هنگامی که یک خط روند صعودی رسم می کنید و زاویه آن زیاد است، نشان می دهد که قدرت حرکتی بازار زیاد بود و مومنتوم در جهت فعلی بازار قرار دارد.
تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که زاویه شکل گیری کف ها در بازار به صورت مداوم در حال افزایش است. این زوایا به ترتیب ۱۹-۱۳-۳۹-۵۵-۵۷ درجه می باشند.
اما در تصویر بعدی مشاهده می کنید که زاویه حرکتی بازار در حال کم شدن است و این نشان می دهد که قدرت در جهت روند فعلی در حال فروکش کردن است. پس باید مراقب بود.
نگاه عمیق به خطوط روند (بخش پایانی)
خطوط روند ابزارهای بسیار مفیدی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آن می توان موقعیت های معاملاتی فوق العاده ای را شکار کرد. اما نباید زیاد ساده به آنها نگاه کرد. اگر با دقت بیشتری به این خطوط نگاه کنیم، اطلاعات بسیار بیشتری در مورد ساختار حرکتی بازار، صعودی یا نزولی بودن جو روانی بازار (Market Sentiment)، قدرت و فاز حرکتی بازار را به ما خواهند داد.
شکست شدن ساختار بازار
ساختار حرکتی بازار را روندها تعیین می کنند. چه روندهای صعودی یا نزولی و چه روندهای خنثی. بنابراین شکسته شدن خط روند نشان دهنده شکسته شدن ساختار بازار است. با شکسته شدن خط روند در اکثر موارد، ساختار حرکتی بازار عوض میشود. این سیکل های حرکتی به صورت مداوم در بازار تکرار می شوند.
روندهایی در دل یکدیگر
بازار دارای سیکل های متفاوتی است. از سیکل های بسیار بزرگ گرفته تا سیکل های کوچک تر. به عنوان مثال زمانی که یک روند نزولی بزرگ در تایم هایی مثل هفتگی و روزانه داریم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که در تایم های پایین تر مثل ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ممکن است روندهای صعودی نیز داشته باشیم.
در تصویر زیر یک فلش قرمز رنگ را مشاهده می کنید که روند بلند مدت بازار را نشان می دهد که نزولی است. اما در دل همین روند می توانید روندهای صعودی و نزولی دیگری را نیز مشاهده نمایید که در واقع سیکل های کوتاه مدت بازار هستند.
همین روندهای کوچک تر را می توان با خطوط روند شناسایی کرد و در صورتی که شرایط مناسب بودند، اقدام به پوزیشن گیری بر اساس آنها نمود
تبدیل خطوط روند
همانطور که تبدیل سطح روی سطوح افقی اتفاق می افتد، روی خطوط روند نیز تبدیل سطوح نیز انجام می شود. با استفاده از این تکنیک می توانید موقعیت های مناسبی را جهت ورود یا خروج از بازار بدست آورید.
در تصویر زیر نمونه ای از تبدیل خطوط روند را مشاهده می کنید. در واقع خط روندی که خاصیت مقاومتی داشته است (خط روند نزولی)، بعد از شکست تبدیل به یک خط روند حمایتی شده است. و در مورد بعدی اتفاق معکوس رخ داده است. یعنی خط روند حمایتی (خط روند صعودی) پس از شکست تبدیل به خط روند مقاومتی شده است. این روش برای تریدرهای محافظه کار که نمی خواهند در شکست اولیه خط روند وارد معامله شوند بسیار مناسب است.
چکیده مطالبی که گفته شد:
- خط روند در نقطه برخورد و واکنش سوم تایید می شود.
- اهمیتی ندارد که از سایه ها یا بدنه کندل ها برای خطوط روند استفاده می کنید. هر دو آنها می توانند درست باشند. همچنین تکنیک Trendline Zone می تواند به شما کمک کند.
- زاویه خطوط روند می تواند نکات مهمی در مورد قدرت حرکتی بازار را به ما نشان دهد.
- تغییر ساختار حرکتی بازار را می توان به راحتی با شکسته شدن خطوط روند تشخیص داد.
- ساختار حرکتی بازار به این صورت است: روند – شکست – روند جدید
- تبدیل شدن خطوط روند می تواند موقعیت های مناسبی جهت اتخاذ پوزیشن معاملاتی نصیب تریدر کند.
روش ویکتور اسپراندئو و شکست خطوط روند!
اخطوط روند یکی از ابزارهای بسیار مفید جهت ترید می باشند که به صورت گسترده ای توسط اکثر تریدرها مورد استفاده قرار می گیرند. حتی افرادی که روش شان مبتنی بر خطوط روند نمی باشد نیز گاهی اوقات به عنوان یک عامل تاییدی مضاعف، از این ابزار و ترکیب آن با استراتژی خودشان بهره می گیرند. البته کاربردهای خطوط روند بسیار زیاد است و شامل موارد دیگری مثل تشخیص قدرت روند (مومنتوم بازار) و یا روش SDTL نیز می شوند.
اما در این مطلب قصد داریم روشی را به شما معرفی کنیم که برای تایید شکست خطوط روند به کار می رود. چرا که خیلی از مواقع دیده ایم که با شکسته شدن یک خط روند صعودی، برخی افرادی به سرعت اقدام به گرفتن پوزیشن فروش می کنند و یا زمانی که یک خط روند نزولی شکسته می شود، شروع به اخذ پوزیشن خرید می کنند.
این کار می تواند اشتباه باشد. چرا؟
ساده است. فرض کنید روند صعود فعلی بازار زاویه ای در حدود ۴۰ درجه داشته باشد. اما حالا به هر دلیلی قیمت شروع به اصلاح شیب خود کرده و می خواهد با شیب ۲۷ درجه به صعود خود ادامه دهد. بنابراین متوجه شدیم که همیشه شکست خط روند صعودی به معنای نزولی شدن بازار نیست. همچنین شکست خط روند نزولی نیز نمی تواند باعث صعودی شدن روند بازار شود.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که قیمت پس از شکست خط روند صعودی اندکی افت کرده و مجددا به مسیر خود در جهت صعود ادامه می دهد.
اما روشی که در این مطلب قصد داریم به شما معرفی کنیم، روش یکی از بزرگترین تریدرهای دنیا یعنی آقای ویکتور اسپراندئو (Victor Sperandeo) می باشد. اگر تمایل دارید تا با این تریدر بزرگ بیشتر آشنا شوید، کتاب “جادوگران بازار نوین” اثر “جک شواگر” را مطالعه نمایید.
اما در مورد خبره بودن این تریدر فقط کافیست به شما بگوییم که به فاصله یک روز قبل از “دوشنبه سیاه” سال ۱۹۸۷ که سقوط سنگین شاخص داوجونز را در پی داشت، ویکتور اسپراندئو با اخذ پوزیشن های سنگین فروش روی این شاخص توانست رقم خیره کننده ۳۰۰% سودآوری را در یک روز به ثبت برساند.
این روش که برای تایید شکست خطوط روند به کار میرود با نام Trend Change 123 در کتاب “The Methods of a Wallstreet Master” که نوشته ایشان می باشد توضیح داده شده است.
این روش سه مرحله ساده دارد:
۱- شکست خط روند
۲- تشکیل یک حفره (زیر خط روند صعودی) یا تشکیل یک قله (بالای خط روند نزولی)
۳- شکست حفره یا قله مد نظر
شکست و تایید شکست خط روند صعودی
قوانین ورود و خروج از معامله پس از شکست خط روند صعودی
ورود پس شکست خط روند صعودی: باید منتظر بمانید تا حفره ای که زیر خط روند صعودی شکل گرفته است و با شماره ۲ آن را مشخص کرده ایم، شکسته شود. سپس می توانید وارد پوزیشن فروش شوید.
البته توجه داشته باشید که اگر کندلی که شکست را ایجاد کرده است با فاصله زیادی زیر حفره شماره ۲ بسته شود، بهتر است منتظر پولبک به سطح شماره ۲ بمانید تا نقطه ورود و در نهایت ریسک به ریوارد مناسب تری داشته باشید.
حد ضرر: حد ضرر را کمی بالاتر از نقطه ای که قیمت به خط روند صعودی پولبک کرده است قرار دهید.
شکست و تایید شکست خط روند نزولی
قوانین ورود و خروج از معامله پس از شکست خط روند نزولی
ورود پس شکست خط روند نزولی: باید منتظر بمانید تا قله ای که بالای خط روند نزولی شکل گرفته است و با شماره ۲ آن را مشخص کرده ایم، شکسته شود. سپس می توانید وارد پوزیشن خرید شوید.
البته توجه داشته باشید که اگر کندلی که شکست را ایجاد کرده است با فاصله زیادی بالای حفره شماره ۲ بسته شود، بهتر است منتظر پولبک به سطح شماره ۲ بمانید تا نقطه ورود و در نهایت ریسک به ریوارد مناسب تری داشته باشید.
حد ضرر: حد ضرر را کمی پایین تر از نقطه ای که قیمت به خط روند نزولی پولبک کرده است قرار دهید.
به شکل ساده هر دو ستاپ را مشاهده کردید.
اما در ادامه با مثال های واقعی پیش خواهیم رفت تا بتوانیم به شکل ملموس تری این روش را به شما آموزش دهیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
مثال اول
در تصویر بالا یک خط روند صعودی قوی را مشاهده می کنید که قیمت ۴ بار به آن برخورد داشته است و از لحاظ تعاریف تکنیکالی یک خط روند تایید شده می باشد.
- سپس با یک کندل بسیار قوی شکسته می شود (مرحله ۱).
- اکنون قیمت یک حفره (کف) را زیر خط روند صعودی ایجاد می کند (مرحله ۲)
- قیمت تلاش می کند تا کف قبلی خود را بشکند. اما در مرحله اول قادر به انجام این کار نیست. سپس در بار دوم ناحیه قرمز رنگ را شکسته و نزولی پر قدرتی را آغاز می کند (مرحله ۳)
مثال دوم
در تصویر همه چیز مشخص است. قیمت خط روند نزولی را شکسته و قله ای را بالای آن ایجاد کرده است. نقطه ورود به پوزیشن خرید پس از شکست ناحیه قرمز رنگ خواهد بود و حد ضرر نیز کمی پایین تر از جایی که قیمت به خط روند پولبک کرده است قرار می گیرد.
حد سود را چگونه باید پیدا کنیم؟
همیشه تاکید ما بر این بوده است که نواحی مهم چارت (حمایت ها، مقاومت ها و نواحی تبدیل سطح) بهترین مکان ها جهت ورود و خروج معامله هستند. بنابراین می توانید این نواحی را جهت قرار دادن حد سود و یا برداشت سودهای چندگانه (Partial Take Profit) انتخاب نمایید.
روش بعدی نیز می تواند استفاده از حد سودهایی باشد که بر اساس ریسک به ریوارد محاسبه می شوند. به عنوان مثال اگر در یک پوزیشن ۵۰ پیپ حد ضرر در نظر گرفته اید، می توانید ۵۰ پیپ (ریسک به ریوارد ۱:۱) یا ۱۰۰ پیپ (ریسک به ریوراد ۱:۲) برای برداشت سود در نظر بگیرید.
چه زمانی یک روند به پایان میرسد؟ نکات ساده و قدرتمند!
آموزشآموزش تحلیل تکنیکالپرایس اکشنروند ها
در تحلیل و ترید در بازار باید سعی کنید که تا جای ممکن به شکل ساده و موثرتری عمل کنید. چون هرچقدر با متغیرهای بیشتری را وارد بازی کنید، احتمال تفسیرهای نادرست از شرایط بازار افزایش خواهد یافت.
تصویر بالا مربوط به چارت یورو/دلار در تایم فریم روزانه می باشد و در آموختن یک مطلب بسیار مهم به ما کمک خواهد کرد چرا که به نظر میرسد “چیزهایی” در حال تغییر می باشند.
قیمت در یک روند صعودی قوی قرار داشته است و حالا به آهستگی تغییراتی در حال وقوع می باشد. تریدرهای تازه کار اشتباه بزرگی انجام می دهند و به سرعت داخل بازار می پرند چرا که فکر می کنند اتفاقاتی در حال رخ دادن است که منجر به نزول قیمت خواهد شد. اما قیمت هنوز آماده نزولی شدن نیست و خیلی زود است که بخواهیم وارد بازار شویم.
در اینجا میخواهیم به شما نکاتی را بگوییم که باعث درک بهتر مفهوم “روندها” و “نواحی تثبیت” (رنج ها) خواهد شد.
۱- شمارش کندل های نزولی و صعودی و مقایسه آنها با یکدیگر
هنگامی که بعد از یک حرکت صعودی مشاهده می کنید که ناگهان تعداد کندل های نزولی زیاد شده و نسبت بین کندل های نزولی و صعودی تغییر کرده است، این می تواند اولین نشانه مبنی بر از دست رفتن قدرت حرکت صعودی بازار باشد.
۲- تغییر در نسبت اندازه سایه ها و بدنه کندل ها
در طی یک روند تا زمانی که قیمت در مسیر روند به حرکت خود ادامه میدهد، معمولا اندازه سایه ها کوچک و اندازه بدنه کندل ها بزرگ است. اما زمانی که اندازه سایه ها بزرگ و اندازه بدنه کندل ها کوچک می شود، اتفاقاتی در حال رخ دادن است و احتمالا قدرت حرکت بازار رو به کاهش است.
۳- طول امواج روند
اشتباه نکنید؛ اصلا کاری به امواج الیوت نداریم! در واقع زمانی که قدرت روند کاهش می یابد، طول امواج روند نیز کوتاه تر می شود. قبل از اینکه چرخش بازار رخ دهد اغلب می توانید ببینید که آخرین موج روند بسیار کوتاه تر شده است.
۴- نواحی حمایت و مقاومت
زمانی که قیمت شروع به شکستن “سقف های بالاتر / کف های بالاتر” و یا “سقف های پایین تر / کف های پایین تر” می کند، نشان دهنده حالت نرمال و عادی روند می باشد. اما زمانی که مثل چارت یورو/دلار قیمت سطح آبی رنگ را می شکند، قیمت اولین کف پایین تر (Lower Low) را بعد از ۴ ماه شکل می دهد.
زمانی که همه موارد بالا را با یکدیگر ترکیب می کنیم، متوجه خواهیم شد که بازار ظاهرا در حال برگشت می باشد.