شناسایی روند وترفند های ان
روند به کدام جهت خواهد رفت؟
چگونگی تشخیص روند قیمت در بازار
شناسایی صحیح روند قیمت، موفقیت در معاملات را برای شما تضمین می کند. چطور می توان روند ها را به طور صحیح تشخیص داد؟ چطور می توان با شناسایی کف (لو) و سقف (های) روند را تشخیص داد؟ خطوط روند توماس دیمارک چگونه ساخته می شوند؟ منظور از خط روند داخلی چیست؟ آیا میانگین متحرک واقعا می تواند به تریدر ها کمک کند؟ پاسخ این سوالات را در این مقاله خواهید آموخت!
شناسایی روند با استفاده از نقاط، های (سقف) و لو (کف) قیمتی
یکی از تعاریف روند صعودی، تناوب سقف های بالاتر (higher high) و کف های بالاتر (higher low) می باشد. در واقع روند صعودی تا زمانی که سطوح کف قبلی مرتبط با این روند شکسته نشود، از بین نخواهد رفت. وقتی این اتفاق می افتد بدین معناست که احتمالا روند خواهد شکست. با این حال باید توجه داشته باشیم که دنباله بلند ترین سقف و بلند ترین کف ها باید فقط به عنوان یک سیگنال معاملاتی تلقی شوند و نمی توان از آنها به عنوان یک نظریه قطعی برای شکسته شدن یک روند صعودی بلند مدت استفاده کرد. این نکته در روند نزولی هم صادق است. روند های صعودی و نزولی معمولا با خطوط مستقیم در نمودار ها مشخص می شوند. یک خط روند صعودی چند کف را به هم متصل می کند و یک خط روند نزولی چندین سقف را به هم وصل می کند. یک روند شاید سال ها ادامه بیدا کند، برای مثال روند صعودی طلا برای بیش از یک دهه است که دارد به مسیر خود ادامه می دهد.
قوانین زیر برای خطوط روند و کانال ها اعمال می شوند :
- کاهش قیمت در نزدیکی خط روند صعودی و افزایش قیمت در نزدیکی خط روند نزولی، معمولا فرصت خوبی برای ورود به معاملات در جهت روند اصلی می باشند.
- شکسته شدن خط روند صعودی (بهتر است اینگونه شکست ها را توسط نقطه ی بسته شدن کندل روزانه تایید کنید) یک هشدار فروش می باشد؛ شکسته شدن خط روند نزولی سیگنالی برای خرید می باشد. تایید شکست می تواند کمترین درصد تغییر قیمت و یا کوچک ترین تغییر در نقطه ی بسته شدن کندل روزانه در بیرون از خط روند، در نظر گرفته شود.
- خط بالای روند صعودی و پایین ترین خط کانال نزولی دارای پتانسیل بالایی برای قرار دادن حد سود میان مدتی در بازار سهام می باشند.
کانال ها و خطوط روند می توانند در تحلیل بازار بسیار کارآمد باشند، اما اهمیت آنها معمولا اغراق آمیزتر از آنچه که هستند توصیف می شوند. معمولا بسیاری از تریدر ها بعد از نتیجه گرفتن از خطوط روند، به آنها بیش از اندازه اعتماد می کنند. اما این نکته فراموش می شود که، خطوط روند صعودی یا نزولی در طول زمان نیاز به نو سازی و آپدیت شدن دارند.
مثال بالا نشان می دهد که شکسته شدن خط روند، یک اتفاق معمولی در بازار می باشد. واقعیت این است که خطوط روند برای توسعه یافتن باید شکسته شوند، بنابراین اغلب خطوط روند هنگامی که توسط تریدر ها شناسایی (قابل رویت) می شوند شروع به تغییر می کنند. از این مثال می توان نتیجه گرفت، تحلیل گرافیکی پس از وقوع یک روند، کار پیچیده ای نیست و شکسته شدن یک خط روند معمولا تله ای برای معامله گران می باشد.
خطوط روند توماس دی مارک (TD)
نویسنده این تئوری معتقد است که ترسیم خطوط روند تقریبا یک امر تصادفی است. در هر نمودار هر معامله گر می تواند خطوط روند را به طور متفاوتی از دیگران رسم کند و حتی یک شخص می تواند هر بار برای یک نمودار چندین خط روند مختلف را رسم کند.
دلیل این اتفاق بسیار روشن است. در یک قاعده ی کلی خطوط روند کف و سقف های مرتبط به هم را به یکدیگر وصل می کنند. اگر فقط دو نقطه وجود داشت شما می توانستید به راحتی خطوط روند را به صورت دقیق رسم کنید ولی زمانی که بیش از 3 نقطه به هم وصل می شوند، فقط زمانی می شود خطوط روند را درست رسم کرد که نقاط با هم ارتباط خطی داشته باشند یعنی خط رسم شده فقط دو کف یا سقف را از این سه نقطه به هم وصل کند. ترسیم ترند لاین صحیح فقط به طرز دیدن نمودار توسط تریدر بستگی دارد.
نویسنده معتقد است که برای رسم صحیح و دقیق خطوط روند فقط باید دو نقطه در نظر گرفته شود.
دی مارک خاطر نشان می کند که شما باید خطوط را از سمت راست به چپ ترسیم کنید چرا که عملکرد فعلی قیمت، مهم تر از رفتار آن در گذشته است.
خطوط روند داخلی
خطوط روند به طور معمول از طریق ارتباط کف ها و سقف ها بدست می آیند. اما طبق یک نظریه، احساسات بیش از حد معماله گران، روی قیمت های روزانه تاثیر روانی می گذارد بنابراین شاید نقاط تشخیص داده شده مطابق با روند واقعی بازار نباشند.خطوط روند داخلی به ما کمک میکنند تا بتوانبم با استفاده از نقاط بیشینه ی قیمت، در حرکات احساسی بازار نیز معامله انجام دهیم. خطوط روند داخلی باید در در نزدیکی سقف ها و کف ها رسم شوند (هرچه تعداد آنها بیشتر باشد خط شما معتبر تر است) و به طور کلی باید بالاترین سقف (های های) و پایین ترین کف (لور لو) را نادیده بگیرید. ممکن است گاهی اوقات خطوط روند داخلی با خط وصل کننده ی نقاط بیشینه، اشتباه گرفته شود.
شما می توانید ترند لاین (خط روند) دوقلو تعیین شده در نمودار سهام paypal را مشاهده نمایید.
در حقیقت چندین روش برای ترسیم خط روند داخلی در نمودار وجود دارد. تجربه نشان داده است خطوط روند داخلی در شناسایی مناطق مقاومتی و حمایتی مهم، کارایی بیشتری نسبت به خطوط روند معمولی داشته اند. تحلیل ها نشان داده است که به عنوان یک قاعده کلی خط روند داخلی حرکات بازار را بهتر پیشبینی می کنند.
مطمئنا این تعداد از مثال ها نمی تواند مفید بودن خط روند داخلی را نسبت به خط روند استاندارد مشخص نماید. ما به راحتی می توانیم با برش قسمت های دلخواه از نمودار های مختلف، صد ها مثال برای شما بیاوریم تا حرف خود را اثبات کنیم اما ترجیح می دهیم در مقالات خود چنین کاری انجام ندهیم و معامله گران را با مفاهیم کلی آشنا کرده و آنها با استفاده از آزمون و خطا به درک صحیحی از این مقالات برسند. مقایسه های انجام شده در این نمودار ها برای این نشان داده شد که برای تریدر ها مشخص شود که مناطق حمایتی و مقاومتی را با این روش می توان بهتر شناسایی کرد.
اگر من معتقد باشم خطوط روند داخلی بسیار کارآمد تر از خطوط روند معمولی هستند، باز هم نمیتوان هیچ چیز را اثبات کرد چرا که فقط مشاهده ی یک معامله گر کنجکاو نمی تواند به عنوان یک اصل علمی در نظر گرفته شود.
با در نظر گرفتن سلیقه ای بودن خطوط روند داخلی، آزمایش قابل اعتماد بودن آن ها دشوار خواهد بود. اما همچنان خطوط روند داخلی بیشتر توسط یک تحلیل گر مورد توجه قرار می گیرند. من معتقدم معامله گری که خط روند داخلی را بررسی می کند از فردی که خطوط روند اصلی را بررسی می کند، نتایج بهتری را دریافت خواهد کرد.
دلایل تشخیص روند
چرا باید روند را تشخیص دهم؟ بسیاری از معامله گران در هنگام شروع کار این سوال را از خود نمی پرسند و از نظر آنها فقط سود آوری مهم است و بقیه مسائل بعدا برایشان مشخص خواهد شد. معمولا بسیاری از معامله گران اشتیاق زیادی برای کسب درآمد از طریق انجام معاملات ندارند و فقط به دنبال حس هیجان این کار هستند. اگر شما هم جوابی برای این سوال ندارید بهتر است ترید را کنار بگذارید. در این حوزه فقط معامله گرانی که واقعا به کسب درامد نیاز دارند، روند ها را صحیح تشخیص خواهند داد. اگر معامله گری را به عنوان سرگرمی در نظر بگیرید، جز باخت چیزی عایدتان نخواهد شد.
سه نوع مختلف از روند -گاوی (صعودی) و خرسی (نزولی) و ساید وی (بی روند)
چطور می توان روند قیمت را تشخیص داد؟ اگر قیمت برای مدت طولانی بالا رفته باشد روند صعودی می باشد. روندی خرسی زمانی اتفاق می افتد که قیمت به سمت پایین حرکت کند. اما روند می تواند ساید وی نیز باشد، در این روند قیمت برای مدت طولانی بالا و پایین می شود و این به معنی تغییر نکردن قیمت نمی باشد. زمانی که روند ساید وی به بازار حاکم است به دلیل عدم مشخص بود حرکت بعدی قیمت، سخت ترین زمان برای انجام معاملات می باشد.
روند ها در بازار سهام
شاید اینطور به نظر برسد که رفتار روند ها در تمامی بازار ها یکسان است. اما در واقع این طور نمی باشد. در بازار سهام، روند ممکن است تا ماه ها یا سال ها ادامه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان معتقدند اگرچه بعضی از مشکلات بخصوص در این بازار وجود دارد اما بازار سهام یکی از راحت ترین بازار ها برای کسب درامد می باشد. در بازار سهام روند های صعودی قابلیت اعتماد بیشتری دارند و وضعیت بازارهای سهام معمولا در دو سال اول، بعد از یک بحران مالی گاوی بوده و قیمت ها بالا می روند.
روند ها در فارکس
تشخیص روند بازار ارز های خارجی یک عمل نسبتا دشوار است. با این وجود فارکس برای معامله گران جذابیت بشتری دارد زیرا در آن ابزاری همانند اهرم برای معامله گران در نظر گرفته شده است. برای مثال مقدار این اهرم می تواند در فارکس یک به هزار تعیین شود که تعیین این اهرم برای بازار سهام بسیار زیاد می باشد. پایا بودن روند در بازار ارز می تواند به نسبت جفت های ارزی تعیین شده متفاوت باشد و شرایط برای ارز های قوی و ضعیف بازار متفاوت است. برای مثال شرایط جفت ارز دلار و لیر ترکیه یا رئال برزیل و دلار و... باهم متفاوت می باشد. اما در این نمودار ها می توانید حرکت های متقابل بسیار قوی بازار را نیز مشاهده کنید که تا ماها و سال ها ادامه دار می شوند. هنگامی که ارز مشهوری مانند دلار آمریکا ، ین ژاپن ، یورو در بازار ارز ها در حال رقابت با یکدیگر هستند شناسایی یک روند مشخص می تواند کار دشواری باشد و خیلی کم امکان دارد روند با قطعیت به سادگی تشخیص داده شود.
روند در بورس کالا
کسب درآمد در بورس کالا از بازار فارکس آسان تر است، زیرا روند این بازار ها نسبتا بلند مدت می باشند اما به اندازه بازار بورس سهام قوی و هدایت شده نمی باشند. با این حال، روند در بازار های طلا، نقره، محصولات زراعی و برخی کالا های دیگر به مدت طولانی ادامه دار هستند.
شناسایی روند و تنش های احساسی
وقتی معامله گران سعی می کنند روندی را انتخاب کنند ممکن است دچار اختلالات احساسی شوند. برای موفق شدن، نه تنها به شناسایی صحیح روند نیاز دارید بلکه باید حجم معاملات را نیز صحیح انتخاب کنید. شما باید اطلاعات مشخصی برای تعیین جهت روند داشته باشید همچنین استفاده از خطوط روند، اسیلاتور ها، اندیکاتور ها و سایر ابزار مهم تحلیل تکنیکال، کمک زیادی به شما خواهند کرد.
حجم پوزیشن ها و قدرت روند ها
قدرت روند به حجم پوزیشن شما بستگی دارد، ولی اگر مقدار لات (حجم) خود را درست انتخاب نکنید، روند می تواند تمامی سرمایه شما را از بین ببرد. گاها، معامله گران با ماکزیمم لات وارد معامله می شوند و این مقدار می تواند به کمک یک روند قوی حمایت شود. علاوه بر این، یک معامله گر می تواند پوزیشن های روزانه ی زیادی باز کند و مقدار درامد خود را به صورت تصاعدی بالا ببرد (البته تمام اینها فرض هستند و همه می دانیم که در عمل چنین تریدر هایی در عرض چند ساعت سرمایه ی خود را نابود می کنند). اما چنین شانسی برای همه وجود ندارد.
روند بازار و روش نظریه معکوس
اگر تعداد زیادی از معامله گران با وجود استفاده از تحلیل های گرافیکی، سرمایه خود را از دست دهند، پس شاید منطقی باشد همه کارها را برخلاف چیزی که به نظر می رسد انجام دهید. معامله گرانی وجود دارند که مخالف نظر اکثریت حرکت می کنند و به سود دهی نیز می رسند. آیا چنین افرادی نیاز به شناسایی روند دارند؟ آنها در صورتی که به خوبی بتوانند روند ها را به صورت صحیح تشخیص دهند می توانند شانس خود را برای موفقیت با استفاده از تئوری معکوس بیشتر کنند.
آیا همه به دنبال روند هستند؟
بعضی از معامله گران بازار سهام نیازی به انتخاب یک روند قوی و شناسایی صحیح آن ندارند. برای مثال کسانی که به شیوه مارتینگل معامله انجام می دهند برایشان مهم نیست بازار در آینده به چه سمتی خواهد رفت؛ برای آنها فقط مهم است که معاملاتشان سود داشته باشد اما یک حرکت قدرتمند بازار می تواند منجر به ورشکستگی این قبیل افراد شود.
قیمت می تواند در یک زمان مشخص همزمان به طرف بالا و پایین حرکت کند
این نکته همان چیزی است که در فرمول Black-Scholes مطرح می شود. هرچند این تئوری منتقدان بسیاری دارد. آنها ادعا می کنند که هرچه قیمت به مدت طولانی تری در یک جهت حرکت کند احتمال حرکت برگشتی آن به اندازه ی حرکت قبلی، زیاد تر می شود. با این وجود، بسیاری از روند های یک طرفه، چند سال یک بار طرفداران و مخالفان این تئوری را گیج می کنند.
چگونه می توان از گیر افتادن در یک تله گاوی یا خرسی جلوگیری کنیم؟
شما می توانید وارد بازاری شوید که روند صعودی دارد ولی بعد از گذشت مدتی از زمان ورود متوجه می شوید روند شکسته و برعکس پیش می رود. باید یادتان باشد که روند ها اغلب در بازار فارکس و گاها در بازار سهام جهت خود را تغییر می دهند. اگر با میکرو لات ها کار کنید، زنجیر وار خرید کنید و حد ضرر معاملات خود را تعیین کنید به احتمال زیاد در بازار موفق خواهید بود و حتی اگر بازار معکوس شود شما نیز می توانید روند انجام معاملات خود را معکوس کنید. برای موفق شدن در بازار باید روندهایی که برای مدت طولانی کارگردانی شده اند را در زمان تشکیل شدن تشخیص دهید.
مزیت شناسایی روند بازار
صرفا تشخیص صحیح روند برای شما کافی نیست. شما برای موفقیت، باید یک قدم از بازار جلوتر حرکت کنید و تشخیص صحیح روند برای رسیدن به این هدف کمک شایانی خواهد کرد. همچنین شما با انجام استراتژی pyramiding (یک استراتژی برای افزایش حجم معاملات برنده است) می توانید شانس خود را بیشتر کنید. بسیاری از معامله گران ادعا می کنند که با استفاده از چندین اندیکاتور توانسته اند یک روش جادویی اختراع کنند که البته من این ادعا را رد نمی کنم. اما خود من به شخصه در طول 14 سال معامله گری در بازار های مالی چنین چیزی پیدا نکردم و کارامد ترین ابزار هایی که یافتم تشخیص درست خط روند و pyramiding بوده است.
چقدر می توان با روند مشابه سود کسب کرد؟
هیچ روندی تا بی نهایت دوام نخواهد آورد. قیمت ممکن است برای مدت طولانی مثلا 10 سال یا بیشتر در یک جهت حرکت کند اما در نهایت روزی این شرایط تغییر خواهد کرد. اگر توانستید یک روند را به درستی تشخیص دهید سعی کنید تا حد ممکن از آن سود ببرید در غیر این صورت مثل این است که با آبکش می خواهید آب جمع کنید و در آخر فعالیتتان بیهوده خواهد بود. آیا روند به جهت فعلی خود ادامه خواهد داد؟ اگر اینطور باشد که بسیار عالی است، اما پیشنهاد می شود زمانی که سرمایه خود را دو یا سه برابر کردید سود خود را از بازار خارج کنید.
روند و اسکالپر ها
اسکالپر ها در تایم فریم های کوتاه مدت سود کسب می کنند. آنها معمولا فقط یک تیک را دنبال می کنند. آیا روند ها می توانند به اسکالپر ها کمک کنند؟ نسبت به معامله گران معمولی تشخیص روند برای اسکالپر ها اهمیت کمتری دارد اما همچنان می تواند کارآمد باشد. اگر یک اسکالپر در هنگام یک روند صعودی قدرتمند معامله انجام دهد، به احتمال زیاد بیشتر معاملات او خرید خواهد بود.
روند و انجام معاملات روزانه (کوتاه مدت)
تریدر های روزانه بیشتر از اسکالپر ها و کمتر از پوزیشن تریدر ها به تشخیص صحیح روند نیاز دارند. به عنوان یک قاعده کلی آن ها باید بیشتر از مقداری که از دست می دهند سود کسب کنند و اساس کار آنها بر اساس الگو های کندل استیک می باشد.
روند و پوزیشن تریدینگ
پوزیشن تریدر ها بیشتر از دیگر تریدر ها نیاز دارند تا روند های قدرتمند را تشخیص دهند. همچنین شناسایی به موقع روند نیز اهمیت زیادی دارد. در بیشتر موارد پوزیشن تریدر های بازار های مالی، معاملات زیادی را در یک جهت برای بلند مدت باز می کنند و تا زمان رسیدن به سود، هفته ها و یا سال ها صبر می کنند.
چگونه روند را گم نکنیم؟
گاها بازار معامله گر را عقب می گذارد و قیمت در برخی مواقع به صورت تیز بالا می رود. بعضی از معامله گران فکر می کنند در چنین زمان هایی برای ورود به بازار باید تا زمانی که قیمت کمی پایین تر بیاید صبر کنند. اما قیمت به جای پایین آمدن بالا تر می رود. تریدر ها فکر میکنند در چنین زمان هایی نباید وارد معامله شوند اما آنها در اشتباه هستند. بگذارید این مسئله را با ذکر یک مثال توضیح دهم؛ درست است که پریدن داخل یک قطار در حال حرکت ریسک زیادی دارد اما در چنین شرایطی تنها راه چاره است.
آیا روند گاوی و خرسی مثل هم حرکت می کنند؟
همانطور که بسیاری از افراد فکر می کنند روند نزولی همانند روند صعودی حرکت نمی کند. تصور کنید سهم به خصوصی به سرعت در حال رشد می باشد، وقتی این سهام وارد فاز نزولی می شود، قیمت با همان سرعت کاهش پیدا نمی کند؛ قیمت معمولا تغییر جهت شدیدی می دهد و بالا تر می رود. حتی اگر در فارکس برای مثال جفت دلار/لیر را در نظر بگیریم به عنوان یک قاعده کلی، لیر کاهش بسیار سریعی دارد ولی افزایش قیمت آن به کندی پیش خواهد رفت. هیچ کس نمی تواند روند را برای این جفت معکوس کند و باعث شود روند در خلاف جهت حرکت کند.
باید قدرت روند را بشناسید یا خودتان را؟
پیش بینی روند آینده ی بازار کار دشواری است. اما شما می توانید رفتار خودتان را پیش بینی کنید. بسیاری از معامله گران حرفه ای به شما پیشنهاد می دهند به جای شناسایی قدرت روند، خودتان را بشناسید. شما نمی توانید تشخیص دهید بازار چه رفتاری خواهد داشت. شما همیشه باید برنامه شفافی برای شرایط موجود بازار داشته باشید و قوانین مدریت سرمایه را همواره رعایت کنید، معاملات و واکنش های احساسی شما در آینده باعث شوکه شدن و نارحتی شما نخواهد شد.
روند را بدون هیچ تلاشی شناسایی کنید
شما باید بدون تلاش زیاد بتوانید روند را شناسایی کنید. اگر دائما در حال مطالعه کتاب های ریاضی هستید، از محاسبات پیچیده استفاده کنید و همیشه از اسیلاتور ها برای انجام معاملات خود استفاده کنید، هیچ وقت موفق نخواهید شد. تریدینگ باید ساده و لذت بخش باشد. تمام افرادی که در مورد سخت بودن این حرفه صحبت می کنند فقط بلوف میزنند، زیرا بعضی از معامله گران حرفه ای و افراد سود جو به دنبال گیج کردن افراد مبتدی هستند. حال چرا این کار را می کنند؟ برای القا کردن اهمیت خودشان و گاهی اوقات برای جذب سرمایه و غیره. معامله گری همانند رژیم غذایی است، روش مشخص و ساده ای دارد اما پیروی مداوم از آن دشوار است.
روند و مارتینگل
طرفداران مارتینگل کمتر از بقیه به شناسایی روند ها نیاز دارند. آنها حرکت های خود را با کمترین میزان کارگردانی انجام می دهند و با یک ضد حرکت وارد می شوند. اما همچنان قدرت روند مورد توجه طرفداران این سبک از معاملات می باشد.
چه چیزی را می توانیم مشابه روند تلقی کنیم؟
برای مثال بوکس، فوتبال و والیبال همه از یک نوع ورزش هستند که حریف می تواند برای مدت طولانی حمله کند. این مهم است که توانایی دفع حمله را داشته باشیم و آماده انجام یک ضد حمله باشیم. یک روند همچنین می تواند مطابق با سناریو شما حرکت نکند و شما باید این امکان را داشته باشید که آن را مدریت کنید. روند را می توان با یک مبارزه مقایسه کرد. روند شبیه دریا و اقیانوس است که می تواند گاها آرام یا طوفانی و دارای امواج موافق و یا مخالف شما باشد.
چه زمانی روند می تواند به جای یک دوست، دشمن شما باشد؟
هر چقدر هم پیشبینی روند شما دقیق باشد، ممکن است برخلاف تصور شما روند به جای یک رفیق، دشمن شما باشد. زمانی که شما حرکات بدی در گذشته داشته اید و یا سرمایه خود را قرض گرفته اید روند سریعا با شما دشمن می شود. شاید به یاد داشته باشید چقدر از معامله گران چینی و بقیه معامله گران زمانی که در سال 2008 با بحران مالی مواجه شدند خود را از پنجره به بیرون پرت کردند این می تواند درس خوبی برای شما باشد که همیشه با سرمایه اضافی خود معامله انجام دهید.
شناسایی روند توسط ربات معاملاتی
ربات ها نمی توانند مانند انسان ها فکر کنند، اما آنها می توانند معکوس شدن روند و شروع یک روند جدید را اطلاع دهند. اما همچنان نباید از ربات های معاملاتی چشم پوشی کنید گاها می توان توسط آنها شروع شدن یک روند جدید را به موقع تشخیص داده و این امکان مخصوصا در بازار سهام بسیار کاربردی می باشد.
MA، الگوهای شمعی و روند
میانگین های متحرک به تشخیص نقاط ورود کمک می کنند. اما آنها نمی توانند آینده را پیشگویی کنند. نمودار های شمعی ژاپنی می توانند بسیار آموزنده باشند اما شما باید توانایی خواندن صحیح آنها را نیز داشته باشید. استفاده ی درست از این دو ابزار در کنار خطوط روند کمک زیادی به شما خواهد کرد.
جمعبندی
موفقیت در هر نوع معامه نیازمند تشخیص صحیح روند می باشد. برای تصمیم گیری صحیح، شما باید آمادگی استفاده از راه های مختلف برای تشخیص روند را داشته باشید. شما می توانید یک روند را با استفاده از روش های شناسایی کف و سقف ها، خطوط روند توماس دیمارک، خطوط روند داخلی و میانگین های متحرک تشخیص دهید. کاربردی ترین روش برای تشخیص روند، روش شناسایی ترکیبی است که شامل چندین نوع تحلیل نموداری می باشد. علاوه بر این، شما باید روشی را پیدا کنید که مختص خودتان باشد که با استفاده از آن بتوانید شرایط بازار را بهتر آنالیز کنید.